Breaking News

چرا هوش هیجانی رمز موفقیت شماست

20 نوامبر 2020 – در این زمان که COVID-19 و عوامل اجتماعی بر زندگی ما تأثیر گذاشته اند، ممکن است درمورد آنچه باور داریم دچار تعارض شده و احساس کنیم که نمی توانیم موقعیت خود را در داخل و خارج از محل کار پیدا کنیم. به عنوان ارائه دهندگان مراقبت های بهداشتی، همه جنبه های معرفت اجتماعی و عاطفی ما برای شغل و خودشکوفایی مان بهم پیوند خورده اند. خبر خوب این است که یک دکمه تنظیم مجدد وجود دارد: موفقیت خود را دوباره تعریف کنید و عناصر ناخودآگاه خود را که با گام های رو به جلوی شما تداخل می کنند، بازیابی کنید.

مهمترین چالشهای محل کار مربوط به هوش هیجانی یا عاطفی[1] است که همچنین به آن EQ گفته می شود. هوش هیجانی و ضریب هوشی یا IQ، با هم تفاوت دارند. ضریب هوشی یک مهارت فنی است که در بدو تولد وجود دارد و ممکن است در برداشتن اولین قدم شما در جهت شغل مورد نظرتان تعیین کننده باشد. هوش هیجانی به شما کمک می کند تا یک موفقیت پایدار داشته باشید. از بسیاری جهات، ما از اهمیت حیاتی هوش هیجانی در فضای کار و به صورت فردی غافل می شویم. هوش هیجانی توانایی سازگاری با افراد دیگر است و به ما توانایی مدیریت خود و روابط موثر را می دهد.

در هر محیطی، برای داشتن یک زندگی شاد باید با دیگران ارتباط برقرار کنیم و با عدم قطعیت ها در حرفه ی دندانپزشکی کنار بیاییم. برای ارتباط و همدلی با دیگران و موقعیت های آنها باید از هوش هیجانی خود آگاهی داشته باشیم و خود را ارزیابی کنیم.

Daniel Goleman ، نویسنده ی کتاب هوش عاطفی یا همان هوش هیجانی، چهار کوادرانت یا رکن را برای هوش عاطفی تعریف کرده است که هر یک دارای 18 ویژگی هستند. این 4 رکن عبارتند از:

  • خودآگاهی
  • خودمدیریتی
  • آگاهی اجتماعی
  • مدیریت روابط

خودآگاهی و خود مدیریتی

دو رکن اول، خودآگاهی و خودمدیریتی، مهمترین مرحله در این فرآیند است. این حوزه ها با نگاه به درون سر و کار دارند: خود شناسی. برای رهبری و داشتن روابط موفق، ابتدا باید دو حوزه ی اول خودآگاهی و خود مدیریتی را توسعه دهیم. این دو حوزه به ما کمک می کنند تا سوگیری ناخودآگاه، تعارض درونی، احساس شادی و شکوفایی و نحوه واکنش ما در برابر مسائل را به عنوان پایه ای برای مدیریت خودمان درک کنیم.

آگاهی اجتماعی و مدیریت روابط

ارکان سه و چهار، آگاهی اجتماعی و مدیریت روابط، به ما کمک می کنند تا خود و نحوه تعامل با دیگران را درک کنیم. این رکن ها همچنین به ما کمک می کنند تا نحوه ی جمع آوری اطلاعات را برای اقدام و تصمیم گیری درک کنیم: همدلی، رهبری، تیم سازی – اینها بخشی از آخرین رکن ها هستند زیرا ابتدا باید روی “خود” کار کنیم.

بازیابی محرک ها و احساسات

فارغ از درجه ی تحصیلی و مدرکی که دارید، اگر از اعتماد به نفس و عزت نفس لازم برای اجرای دانش خود برخوردار نباشید، همه ی این مدارک و درجات علمی فقط برای نمایش در قفسه ها یا بر روی دیوار بکار می آیند. چگونه احساساتی را که مانع رسیدن ما به سطح بعدی موفقیت می شوند، شناسایی و تغییر دهیم؟ وقت آن است که با بازیابی و مهندسی معکوس افکار خود، شرایط خود را کنترل کنیم.

دانشمندان علوم اعصاب به ما گفته اند که اگر عقایدی یا ایده هایی داشته باشیم که مانع مان می شوند، می توانیم افکارمان را مثبت کنیم و شروع به تغییر رفتار خود در رابطه با این افکار کنیم. تمام تصمیمات و اقدامات بر اساس احساسات است. بدن ما نسبت به احساسات دفن شده در ضمیر ناخودآگاه واکنش نشان می دهد (که به آن محرک نیز گفته می شود)، و ما تحریک می شویم درحالیکه منبع این احساس را نمی دانیم. مسیرهای عصبی در مغز می تواند احساسات منفی را معکوس کرده و عادت های جدیدی ایجاد کند. آیا تاکنون از یادآوری خاطره ای از یک واقعه یا کاری که شخصی با شما انجام داده و باعث تحریک شما شده است، برانگیخته شده اید؟ مغز شما در تلاش است تا داستان را طور دیگری خاتمه دهد. وقت آن است که با مهندسی معکوس محرک، علت اصلی آن را کشف کنیم.

چگونه می توانم خودم را مجددا تنظیم کنم؟

اولین جایی که باید شروع کنید در درون خودتان با ارزیابی خودتان است. این کار را می توانید با رفتن به درون خودتان و انجام یک ارزیابی رسمی یا غیررسمی EQ و کار با شخصی که می تواند به شما در رمزگشایی ارزیابی شما کمک کند، انجام دهید. مرحله دوم انجام ارزیابی 360 درجه از افرادی است که با شما کار می کنند تا اطمینان حاصل شود که نقاط کور بالقوه ای که شما را از رسیدن به سطح موفقیت و اتصال به آن باز می دارد، حذف کنید.

زندگی برای همه اتفاقاتی را بهمراه دارد، اما شما شرایط خود را کنترل می کنید. شما این قدرت را دارید که راه حل غلبه بر چالش ها را بیابید و از پاسخ خود برای رشد بهره بگیرید. با خود شروع کنید و به درون خود بنگرید تا مناطقی را شناسایی کنید که می توانند بر ارزش و آسیب پذیری شما تأثیر بگذارند و شما را از نسخه ی موفق خود دور کنند.

Kelly Tanner ، نویسنده ی این مقاله، با دکترای رهبری سازمان ها، در زمینه های مختلف بهداشت دندان، از جمله به عنوان کارآفرین و پژوهشگر، و در زمینه های آکادمیک، شرکت ها و بالینی دارای ظرفیت و تجارب مختلفی است. او همچنین در انجمن بهداشت کاران دهان و دندان آمریکا در دو سطح ایالتی و ملی فعال بوده است.

منبع:

https://www.drbicuspid.com/index.aspx?sec=wom&pag=dis&ItemID=327634


[1] emotional intelligence