Breaking News

بهترین روش تشخیص و اندازه گیری پوسیدگی چیست؟

2 اوت 2018 – پوسیدگی دندان یک بیماری عفونی مزمن است، که با دمینرالیزاسیون بافت دندانی و در نهایت تشکیل حفره در دندان خود را نشان می دهد. تشخیص پوسیدگی های دندانی به دلیل پیچیدگی ناشی از عوامل گوناگون موثر در ایجاد این بیماری، همیشه با چالشهایی همراه بوده است. روش های مشاهده ای- لمسی و رادیوگرافی به عنوان رایج ترین راه های تشخیص پوسیدگی از مدتها پیش مورد استفاده بوده اند. اما در روش های گوناگون تعاریف متعددی از پوسیدگی و تشخیص آن ارائه شده است. حال سوال اینست که بهترین راه تشخیص و اندازه گیری پوسیدگی چیست و جوانب مثبت و منفی برخی از روشهای جدیدتر کدامند؟ برای ارائه ی پاسخ به این سوالات، محققان برزیلی سه روش تشخیص پوسیدگی را آزمایش نمودند.

آنها در یک جمعیت مشابه، سه روش را برای ارزیابی پوسیدگی با هم مقایسه نمودند: شاخص DMF[1]؛ روش بین المللی ثبت و ارزیابی پوسیدگی های دندانی (ICDAS[2])؛ و the Caries Assessment Spectrum and Treatment  یا (CAST). محققان دریافتند که این روش ها از نظر مقدار زمان لازم برای استفاده از آنها و همچنین دقت آنها در تشخیص پوسیدگی و قابلیت تشخیص اولین علائم بالینی پوسیدگی متفاوت هستند.
نویسندگان در نتیجه گیری خود در مقاله ی منتشر شده در مجله ی BMC Oral Health، ابراز داشتند که ایندکسDMF  احتمال وقوع ضایعات پوسیدگی را در افراد کمتر از مقدار واقعی نشان می دهد، اما سریعترین روش برای ارزیابی پوسیدگی است.ICDAS  ، اطلاعات دقیقی را در مورد شدت ضایعه ارائه می دهد، اما وقت گیر بوده و آنالیز آن دشوار است. روش CAST توزیع بیماری را به خوبی توصیف کرده و شدت ضایعات و نیازهای پیشگیرانه و درمانی، را تعیین می کند و زمان مورد نیاز برای آن مشابه باDMF  است.
نویسنده ی اصلی این مقاله پرفسور Ana Luiza Sarno Castro، استادیار دانشگاه ایالتی Feira de Santana  در  Bahia، برزیل گفت: هیچ توافقی در مورد استفاده از معیارها یا روش های تشخیص پوسیدگی وجود ندارد. شاخص DMF به طور معمول برای تشخیص پوسیدگی از ضایعات دنتین استفاده می شود اما دارای محدودیت هایی است. روشهای جدیدتری برای سنجش پوسیدگی شامل روشهای ICDAS  و CAST می باشند.

تحقیقات کمی برای مقایسه ی روش های اندازه گیری پوسیدگی در جمعیت بالغ تاکنون انجام شده است. بنابراین، محققان به دنبال ارزیابی توانایی این سه روش برای تعیین میزان و شدت پوسیدگی بودند.
شاخص DMF به مدت 80 سال مورد استفاده قرار گرفته است و به عنوان معیاری کلیدی برای تعیین پوسیدگی محسوب می شود. روش CAST  با استفاده از 10 کد که بصورت سلسله مراتبی تنظیم شده اند، امکان اندازه گیری ضایعات را در مینا و سه سطح از ضایعات را در دنتین فراهم می کند. این تنها روشی است که ضایعاتی که به پالپ دندان رسیده اند(lesions with severe morbidity) را از سایر ضایعاتی که به پالپ نرسیده اند، متمایز می کند. روش ICDAS  نیاز به مشاهده ی سطح دندان پس از خشک شدن دارد. در این روش از رقم اول برای نشان دادن دندانهای پر شده و سیلانت ها و از رقم دوم برای نشان دادن ضایعات پوسیدگی استفاده می شود.
در مطالعه ی حاضر از این سه روش برای ارزیابی پوسیدگی های دندانی و شدت آنها در یک گروه از بیماران توسط چهار فرد کارشناس استفاده شد. کارشناسان برای هر یک از این روشها 18 ساعت آموزش دیدند.
جامعه ی آماری در این پژوهش شامل 260 دانش آموز بالغ، کارکنان و اعضای خانواده ی آنها بودند که طی یک دوره ی سه ماهه از خدمات دانشکده ی دندانپزشکی در دانشگاه ایالتی Bahia استفاده کردند.
ارزیابی پوسیدگی برای هر بیمار در طی یک جلسه، از طریق سه بار معاینه و با استفاده از هر یک از این سه روش، توسط کارشناسان مختلف انجام شد. هر معاینه شامل بررسی 128 سطح از 28 دندان دائمی بود. کارشناسان سطوح سیلانت شده را بعنوان سطح دندانی سالم شمارش کردند.
معاینه ی مجدد برای 10٪ از بیماران برای مقایسه ی نتایج تجدید نظر توسط هر کارشناس و در بین کارشناسان انجام شد. سطح خوبی از توافق نتایج برای هر یک از کارشناسان و در بین کارشناسان گزارش شد.
نتایج این ارزیابی ها نشان داد که روش DMF سریعترین روش است اما بیشترین نتایج ناهمگون را ارائه می دهد. ارزیابی با روش CAST یک دقیقه بیشتر طول می کشد اما حداقل داده های ناهمگن را ارائه می دهد. روش ICDAS ، در عین حال که بسیار طولانی تر از دو روش دیگر است، ضریب تغییرات(coefficient of variation[3]) آن کمی بالاتر از روش CAST است.

محققان شیوع پوسیدگی در جمعیت را بر اساس نشانه های شدیدترین نوع پوسیدگی در هر فرد تعیین کردند. میزان شیوع پوسیدگی با استفاده از DMF برابر با 1/28 درصد و با روش ICDAS ، 84.6 درصد و با روش CAST برابر با 75 درصد بود.
این روش ها در تعیین درصد دندان های سالم مورد بررسی، متغیر بودند:

  • DMF: 77.9 درصد
  • CAST: 66.8 درصد
  • : ICDAS 1 درصد

محققان دریافتند DMF روشی ساده می باشد و تجزیه و تحلیل آن قابل فهم و آسان است و آنها همچنین اعلام کردند که برای استفاده و آنالیز روش CAST مشکلی ندارند. با این حال، نویسندگان، سودمندی روش ICDAS را مورد پرسش قرار دادند، چرا که بسیاری از سطوحی که در این روش بعنوان سطوحی با ضایعات پوسیدگی تشخیص داده شده بودند، بعدا بدون درمان، سلامتی خود را باز یافتند.

محدودیت های این روش ها

نویسندگان در نهایت روش CASTرا برای تشخیص پوسیدگی، ایده آل دانستند،DMF  را برای برنامه ریزی سلامت، مفید دانستند و اظهار داشتند که در صورت عدم نیاز به اندازه گیری ضایعات مینای دندان روش DMF ، بعنوان روشی سریع و ساده، مناسب است. آنها روشICDAS  را برای بررسی های اپیدمیولوژیک مشکل دانستند، اما برای مطالعات بالینی و ارزیابی ضایعات پوسیدگی هر فرد مناسب تر دانستند.
این نتایج نشان داد که روش های دقیق تر، شامل ارزیابی ضایعات مینا و کدهای مختلف برای ضایعات دنتین، در صورتی که یک کالیبراسیون خوب توسط کارشناسان انجام شود، بازسازی نتایج را دچار مشکل نمی کند.

منبع:

https://www.drbicuspid.com/index.aspx?sec=sup&sub=hyg&pag=dis&ItemID=323415

 

[1] the decayed, missing, and filled (DMF) index

[2] the International Caries Detection and Assessment System

[3] ضریب تغییرات یا CV ، میزان پراکندگی به ازای یک واحد از میانگین را بیان می‌کند و برای اندازه‌گیری توزیع داده‌های آماری به کار می‌رود.