Breaking News

آیا از بی تاثیر بودن بی حسی موضعی در برخی از بیماران خسته شده اید؟

31 ژانویه 2019 – بسیاری از کلینیسین ها از عدم بی حسی یک منطقه از دهان یک بیمار با وجود استفاده از رویکردهای مختلف یا استفاده از ترکیبی از آمیدها و دوزهای مختلف ناامید شده اند. متخصصان می دانند که علل گوناگونی برای بی حس نشدن یک منطقه وجود دارد؛ به عنوان مثال، به یک نقطه از یک دندان نمی توان دست زد، همه ی بافتها به جز دندان بی حس شده اند، بطوریکه آخرین بخش از پوسیدگی را نمی توان بدون درد حذف نمود و یا تزریق داخل پالپ؛ آخرین گزینه در مورد پالپیت غیرقابل برگشت، و سایر موارد است. دندان های فک پایین شایع ترین دندان هایی هستند که بی حسی در آنها با شکست مواجه می شود و حتی بیشتر باعث ناراحتی می شود وقتی که معمولا در مورد یک بیمار چندین بار اتفاق می افتد، بنابراین متخصص زمانی که نام این بیمار را در فهرست ویزیتهای خود می بیند نگران و عصبی می شود.

مشکل اصلی در مورد بی اثر بودن بی حس کننده های دندان به برنامه درسی دوره ی دندان پزشکی مربوط می شود، چرا که در دانشکده های دندانپزشکی زمان کافی برای سخنرانی ها و جلسات عملی که به این موضوع اختصاص داده شود، وجود ندارد. اغلب این موضوع با موضوعات مختلف درهم تنیده شده و اساتید تصور می کنند که دانش جویان این اطلاعات را دریافت کرده و در کلینیک با موفقیت از پس آن بر می آیند. روش بی حسی اینفیلتریشن(Infiltration anaesthesia)، بی حسی برای مسدود کردن عصب فک پایین و بیحسی داخل لیگامنتی(intra-ligamentary anaesthesia )، احتمالا در هر دانشکده ی دندانپزشکی به عنوان تکنیک های اصلی آموزش داده می شوند. با این حال، این که در صورت عدم بی حسی، باید چه کرد احتمالا بیشتر به این بستگی دارد که چه کسی این درس را تدریس کرده باشد. تعداد زیادی راه حل در دانشکده های دندانپزشکی توسط اساتید بالینی مختلف آموزش داده می شوند، از جمله ترکیب آمید ها و تکنیک های ترکیبی برای افزایش دوز یا تزریق به داخل استخوان(intraosseously). به هر حال، چرا استفاده از یک کارپول 1.7 تا 2.2 میلی لیتری صرفنظر از استفاده از آرتیکائین یا لیدوکائین و صرفنظر از ساده و یا همراه با افزودن آدرنالین، بی تاثیر است؟

در متون علمی در مورد اینکه چه تکنیک هایی باید استفاده شود، بطور قطعی صحبت نشده است، اما شواهد بیشتر و بیشتری در مورد تفاوتهای آناتومیکی در عصب دهی دندان ها به دست آمده است، زیرا رادیولوژیست های دندانپزشکی و ماگزیلوفشیال کانال های عصبی عروقی(neurovascular canals) را بر روی تصاویر CBCT  تشخیص و شناسایی کرده اند. این تفاوتهای آناتومیکی برای سال ها ناشناخته و یا نادیده گرفته شده اند، و این موضوع توضیح می دهد که چرا در طی بیش از 100 سال شاهد نوآوری های زیادی در زمینه ی بی حسی موضعی دندان ها نبوده ایم. با این حال، در حال حاضر شواهدی از تفاوتهای آناتومیکی در اعصاب فک پایین و فک بالا وجود دارد، که باید از این دانش برای اطمینان از اثر بخشی عمیق و کارآمد بیحسی موضعی دندانپزشکی برای همه بیماران استفاده شود. بنابراین، اگر بی حسی موضعی را بتوان به طور مستقیم به استخوان اسفنجی تزریق نمود، دندان ها بی حس خواهند شد، صرف نظر از اینکه کدام شاخه ی عصبی با دندان ها یا دندان خاصی در ارتباط باشد. این به نظر ساده می آید، و در عمل هم همینطور است.

اصل بیحسی intraosseous یا داخل استخوانی جدید نیست. این موضوع اولین بار در سال 1906 توسط دکتر Cavaroz توضیح داده شد، که تزریق مستقیم به استخوان اسفنجی را به عنوان یک جایگزین مناسب برای بلاک کردن عصب فک پایین (که به عنوان Halsted block شناخته می شود) معرفی کرد. در واقع، هر بی حسی اینفیلتریشنی یک بی حسی داخل استخوانی است. به همین دلیل است که این کار در فک بالا در مقایسه با فک پایین، نسبتا بهتر انجام می شود، زیرا کورتیکال پلیت در ماگزیلا(فک بالا) نازک و متخلخل است.

بنابراین، کورتیکال پلیت مندیبل نیاز به سوراخ شدن دارد تا بیحسی موضعی در آن موفقیت آمیز و کارآمد باشد. همچنین واضح است که از این روش می توان در فک بالا استفاده نمود. مزایای این تکنیک عبارتند از حداقل بی حسی collateral (بدون ایجاد بی حسی در لبها و زبان)، شروع فوری بی حسی، مدت زمان نسبتا کوتاه بیحسی (بسته به حجم ماده ی تزریق شده وغلظت ماده ی منقبض کننده ی عروق) و در حقیقت با این روش چندین کوادرانت در یک جلسه می تواند درمان شود، که ناراحتی بیمار را به حداقل می رساند. کلید موفقیت، تزریق آهسته ی بی حسی است که اجازه می دهد که ماده ی بی حس کننده به آرامی در استخوان اسفنجی منتشر شود، و باعث بی حسی عمیق و قابل اعتماد پالپ دندان، لیگامان پریودنتال دندان و لثه ی چسبیده به آن شود. اگر درمان گسترده تری نسبت به درمان های ترمیمی ساده، قرار است انجام شود، بی حسی بافت نرم نیز مورد نیاز است – به عنوان مثال، کشیدن ساده ی یک دندان یا جرم گیری عمیق. آسایش بیمار بسیار مهم است و زمانی که بیماران راحت باشند، دندانپزشک نیز احساس آرامش خواهد کرد.

منبع:

https://www.dental-tribune.com/news/frustrated-with-failing-local-anaesthesia/