Breaking News

آنالیز طولی تحلیل سالانه ی استخوان آلوئولار در افراد مسن تحت درمان با بیس فسفونات خوراکی

اگرچه مطالعات متعدد تاثیر تجویز بیس فسفونات (BIS) را بر تحلیل استخوان آلوئولار مورد ارزیابی قرار داده اند، اما این رابطه تاکنون با استفاده از آنالیز طولی کاملاً مورد بررسی قرار نگرفته بود. هدف از این مطالعه ی کوهورت گذشته نگر، پیش بینی تحلیل سالانه ی استخوان آلوئولار، در زیر جمعیتی از افراد مسن بود که در حال مصرف بیس فسفونات خوراکی (BIS)، بودند.

در این مطالعه، محققان تمام افرادی که گزارش دریافت داروی بیسفسفونات خوراکی را از سال 2008 تا 2015 (30 نفر)  داده بودند، شناسایی کرده و با استفاده از سوابق الکترونیکی بهداشتی، بیمارانی را که رادیوگرافی های مناسبی برای تجزیه و تحلیل طولی داشتند، انتخاب کردند. برای تجزیه و تحلیل داده های طولی، باید حداقل دو رادیوگرافی از مجموعه کامل دهان یا رادیوگرافی های بایت وینگ مکرر با حداقل یک بازه یک ساله از بیماران وجود می داشت. بر این اساس 26 نفر واجد شرایط برای ورود به این آنالیز، شناسایی شدند. سپس این افراد از نظر سن و جنس با 26 بیمار دیگر که در هیچ نقطه ای از زندگی خود دریافت بیس فسفونات را گزارش نکرده بودند(گروه no BIS )، همسان سازی شدند.

یافته های این آنالیز نشان داد که پریودنتیت خفیف در گروه تحت درمان با BIS ، در مقایسه با گروه no BIS  بالاتر بود. اما پریودنتیت متوسط در گروه no BIS ، بالاتر از گروه BIS بود. برای کسانی که تحت درمان با BIS خوراکی نبودند، تغییر در طول زمان پس از یک دوره دو ساله معنی دار نبود. با این حال، تحلیل استخوان آلوئولار در گروه BIS در مقایسه با گروه no BIS ، 0.088 میلی متر بیشتر بود، نتایج برای سایر متغیرهای موجود در مدل، تنظیم گردید(95% CI: 0.001, 0.176. P-value = 0.048).

محققان نتیجه گیری نمودند: در گروه دریافت کننده ی بیس فسفونات خوراكی، مصرف این دارو به حفظ استخوان آلوئولار کمکی نکرده است، و استفاده از BIS خوراكی ممكن است در كاهش تحلیل سالانه ی استخوان آلوئول مؤثر نباشد. با این حال، شواهد در حال ظهور و نویدبخش، نشان می دهند که استفاده از بیس فسفونات به عنوان یک داروی کمکی موضعی می تواند به مدیریت بیماریهای پریودنتال کمک کند.

برای مطالعه ی متن کامل این مقاله به آدرس منبع مراجعه نمایید.

منبع:

https://www.medscape.com/viewarticle/922038

BMC Oral Health. 2019;19(260)